تشنه تشنه سوختیم، طاقتی نمانده بود
تشنهتشنهسوختیم، طاقتینماندهبوداز حماسهها، بهجز جراحتینماندهبودآسمانشکستو ماه، نخلرا وداعکردصبحرا ـ دریغو درد ـ رغبتینماندهبودباد فتنهمیوزید در مشامدشتهافرصتیبرایاستراحتینماندهبودکوهمیگریخت، خیبریدوبارهمیرسیدآه، در قلندرانجسارتینماندهبودیا کهذوالفقار ...
ادامه
مطلب